نویسنده : admin | نظرات (0)
ارسال پیامک برای هر سناریویی از بازاریابی مناسب نیست. بن یهودا این شیوه را برای مواردی چون وضعیت تحویل کالا، پیامهای ثانویه بعد از دانلود یک برنامهی موبایل، رسید خرید یا تخفیف ویژه و تنها برای برندهایی که مخاطبان آنها این روش را میپسندند توصیه میکند. پیامک شخصیتر از ایمیل است، بنابراین اگر برای کسی پیام بفرستید که شما را نمیشناسد احتمالا اسپم خواهید شد. اگر برند شما برای مخاطبین شناخته شده باشد و آنها با محصولات شما آشنا باشند، دراینصورت ارائهی پیشنهادات از طریق پیامک میتواند موثر باشد.
قاعدهی کلی در بازاریابی پیامکی این است که از همان اصول بازاریابی ایمیلی استفاده کنید: زودبهزود پیامک نفرستید، دربارهی زمانبندی و انتخاب مکان مشتریان در هنگام دریافت پیام دقت کنید، از ارسال پیامکهای طولانی خودداری کنید و سعی کنید پیامهایتان مرتبط باشد.
ارزشآفرینی برای مشتریان در پیامکها
مهم نیست شما چه موضوعی برای بازاریابی پیامکی خود استفاده میکنید، حتما موارد ذکر شدهی بالا را رعایت کنید، سعی کنید پیامهایتان مرتبط باشد و برای مخاطبان پیامکی خود ارزشآفرینی داشته باشید. به گفتهی کلر، پیامک نباید تنها برای تبلیغات باشد، در واقع قانون شماره یک این است که شما باید یک ارزش واقعی برای مشتریانتان در نظر بگیرید تا انگیزهای برای دیدن پیامکهایتان داشته باشند.
ژوزف آنتونی (Joseph Anthony)، مدیر عامل آژانس بازاریابی هرو گروپ (Hero Group) با این توصیهها موافق است و میگوید: برندهای هوشمند از شیوههایی برای بازاریابی استفاده میکنند که مشتریانشان به آنها عادت دارند. تهیهی اطلاعات مفید به همراه پیشنهادات بازاریابی مشتریان را متعجب خواهد ساخت. شرکتها باید دقت داشته باشند که پیامکهای بازاریابیِ آنها باید مانند متنهایشان در فیسبوک، اینستاگرام و توئیتر باشد. باید از خود بپرسند که چطور میتوانند بدون ایجاد مزاحمت برای مشتریان خود ارزشآفرینی کنند. بنابراین آنچه برندها پیشنهاد میکنند باید متناسب با چیزی باشد که مشتریانشان از یک دوست دریافت میکنند.
کارمند فروشِ باانگیزه از عناصر ضروری برای موفقیت شرکتتان است. رابطهای که کارمندان با مشتریان و کاربران برقرار میکنند شالودهی اصلی شرکت شما را تشکیل میدهد. چنین کارمندانی نه تنها در بخش فروش، بلکه پایه و اساس شهرت و اعتبار شما محسوب میشوند. از سوی دیگر فروشندگانِ بیانگیزه و سوتوکور آرام آرام موجب فرسوده شدن این پایه و اساس شده، به اهدافتان ضربهی سختی میزنند و مانع حرکتتان به سوی بازارهای بزرگتر میشوند.
اگر مدیرفروش هستید، مسئولیت شما تنها انجام درست کارهایتان نیست، بلکه باید اطمینان یابید که تیم فروشتان هم به خوبی کارش را انجام میدهد و به اهدافش میرسد. مهم است که فروشندگانتان تنها بر وظایف خودشان تمرکز کنند، یعنی اینکه شما به عنوان یک مدیر، مسئول تمام تیمتان هستید. یکی از موثرترین راههایی که میتوانید مطمئن شوید تیمفروشتان در راستای انتظارات شرکت پیش میرود انگیزه دادن به آنهاست.
به آنها پاداش و تشویقی بدهید
انگیزه
اکثر افرادی که در محل کار هستند حقوق ماهانه یا ساعتی برای انجام کارشان میگیرند. تشویقی یا پاداش علاوه بر حقوقشان واقعا به آنها انگیزه میدهد. به عنوان مدیر فروش باید بدانید که همیشه راههایی برای کاراتر کردن گروهتان وجود دارد و یکی از این راهها ارائهی تشویقی برای انگیزه دادن به تیمتان در جهت رسیدن به اهداف خاص است.
برای مثال اگر کارکنانتان به یک هدف فروش رسیدند، به عنوان پاداش به آنها کارتهای هدیه بدهید. اگر موفقیتهایشان در رابطه با معامله با یک مشتری خاص تکرار میشود، به مهمانی ناهار دعوتشان کنید. اگر گزارششان را به خوبی و زود تکمیل کردند، اجازه دهید یک ساعت زودتر به خانه بروند. به هر وسیلهای سعی کنید به کارکنانتان انگیزه دهید؛ یک تشویقی هر چند کوچک، موجب میشود که آنها بهتر و سختتر کار کنند.
پول نقد یک محرک و انگیزهی آزموده شده و مطمئن است. بسیاری از تیمهای فروش رقابتهای هفتگی، ماهانه، و فصلی به صورت فردی و گروهی انجام میدهند. در همین رابطه میتوانید پارامترهای مختلفی متناسب با شغلتان تعیین کنید، از جمله: تعداد اجناس فروخته شده، تعداد حسابهای باز شده و میزان سود به دستآمده.
برای بعضی از فروشندگان، داشتن یک سرگرمی کوچک در طول کار در انگیره دادن به آنها حتی از پول نقد موثرتر است. پاداشهای معمولی برای رسیدن به اهداف و معیار فروش، شامل زودتر ترک کردنِ کار، گذراندنِ یک ساعت به شادی یا دادن بلیت یک مسافرت ممکن است پاداشی برای موفقیتهایشان در طی بازههای طولانی باشد. بعضی از فروشندگان حرفهای به چیزی بیش از کارتهای هدیه یا بلیت نیاز دارند؛ آنها میخواهند در حرفهی خود موفق شوند و از نردبان ترقی بالا بروند.
منبع: